گیاهی ترین گیاهی ترین AnzanDigital فروشگاه
خانه / دسته‌بندی نشده / معانی ژئوپلتیک خروج آمریکا از معاهده پاریس

معانی ژئوپلتیک خروج آمریکا از معاهده پاریس

 

دیاکو حسینی (پژوهشگر سیاست خارجی، مرکز بررسی‌های استراتژیک)

محمد فاضلی (معاون پژوهشی مرکز بررسی‌های استراتژیک)

 

زمان زیادی طول کشیده تا مباحث محیط‌زیستی از معنای اکولوژیک فراتر رفته و با ایجاد فهمی جامع‌تر به امنیت ملی و موازنه‌های ژئوپولیتکپیوند بخورند. محیط‌زیست به یاری این ترقی فکری، اکنون نه صرفاً بحثی روشنفکرانه و محصور در محافل چپ‌گرای دانشگاهی بلکه مسئله‌ای برای سیاست‌های مرتبط با قدرت ملی است، امارهبران و سیاست‌سازان جهان، شوربختانه، همگی به چنین درکیدست نیافته‌اند. رئیس جمهور نامتعارف ایالات متحده یکی از رهبرانی است که در درک ملاحظات محیط‌زیستیاین قرن ناکام مانده‌اند.

دونالد ترامپ خروج ایالات متحده از معاهده آب و هوایی پاریس را اعلام کرده است. این معاهده در سال ۲۰۱۵ و در ذیل چارچوب کنوانسیون تغییرات آب و هوایی سازمان ملل متحد درباره کاهش گازهای آلاینده به تأیید همه کشورهای جهان به استثنای نیکاراگوئه و سوریه رسید. این معاهده پس از چند دهه تکاپو به منظور ایجاد قیودی برای عملکرد قدرت‌های صنعتی در تولید گازهای گلخانه‌ای از طریق اجماع نظر میان ۱۹۵ کشور جهان صورت گرفت. هدف معاهده در وهله اول کاهش گازهای گلخانه‌ای و نگه داشتن میانگین دمای هوا به ۱.۵ الی ۲ درجه بالاتر از عصر پیشاصنعتی است. این معاهده هم‌چنین شامل کمک ۱۰۰ میلیارد دلاری کشورهای صنعتی به سایر کشورها برای بهبود فناوری‌ها و سایر اقدامات لازم برای کاهش گازهای گلخانه‌ای نیز می‌شود.

اعلام این تصمیم با توجه به تمایل قبلی دونالد ترامپ به خروج از این معاهده در ۱۰۰ روز اول دولت، غیرمنتظره نیست اما همچنان پیامدهای گسترده‌ای بر رژیم‌های کنترل تغییرات جوی و آینده زمین برجای خواهد گذاشت. ایالات متحده بنا به تعهدات، ‌باید تا سال ۲۰۲۵، تولید دی اکسید کربن خود را ۲۶ تا ۲۸ درصد کاهش دهد. انتظار می‌رود با عقب‌نشینی آمریکا از این معاهده سالانه ۳ میلیارد تن دی اکسید کربن وارد جو شود و با این رقم تا پایان قرن، به دمای زمین ۰.۱ تا ۰.۳ درجه سانتیگراد افزوده خواهد شد.

هرچند چین در نخستین واکنش گفت که به رغم خروج ایالات متحده از این معاهده، چین در کنار اتحادیه اروپا، هند و کانادا به تعهدات خود پایبند خواهد ماند اما این کشورکهبهسختیوبافشارهایایالات متحده، اروپا و نهادهای مدنیواردمعاهداتتغییراتجویشدهبود، در صورتی که بخواهد اکنونبهانهلازمبرایخروجازاینمعاهدهراپیداکردهو اگر چنین اتفاقی رخ دهد، یکیازرژیم‌هایبین‌المللیجدیدکهازدهه۱۹۹۰تلاشداشتنظمجهانیرابراساسکنترلپیامدهایسرمایه‌دارینئولیبرالتنظیمکند، با خروج دو کشور اول تولیدکننده گازهای گلخانه‌ای،شکستخواهدخورد.

مهمترین دلیلی که پکن را به ماندن در معاهده پاریس با وجود خروج ایالات متحده از آن تشویق می کند،دست به گریبان شدن چین با پی‌آمدهای محیط‌زیستی ناخوشایند ناشی از توسعه اقتصادی ناپایدار خود و هزینه‌های ناشی از آن برای اقتصاد ملی چین؛ و پی بردن این کشور به مزایای ناشی از این محدودیت‌ها و چشم‌اندازهای توسعه اقتصادی نوینی است که انرژی‌های تجدیدپذیر پیش روی کشورهای در حال توسعه می‌گشایند. پکن پیش‌تر اعلام کرده بود که تا سال ۲۰۲۰، حدود ۳۶۰ میلیارد دلار در زمینه انرژی‌های تجدیدپذیر سرمایه‌گذاری خواهد کرد. این مقدار سرمایه‌گذاری می‌تواند ۱۳ میلیون شغل جدید را ایجاد کند.

چین ممکن است ملاحظات دیگری نظیر تقویت قدرت نرم خود را نیز مد نظر داشته باشد. مؤسسه پورتلند در دو سال گذشته سنجه‌ای از قدرت نرم کشورها تدوین و بر اساس رده‌بندی قدرت نرم را منتشر کرده است. هر دو بررسی نشان می‌دهد که چین در سال ۲۰۱۵ در رتبه ۳۰ و در سال ۲۰۱۶ در رتبه ۲۸ قرار دارد و این برای کشوری که دومین قدرت اقتصادی جهان است، رضایت‌بخش نیست. قدرت نرم منشأ جذابیت و تأثیرگذاری بر افکار عمومی است و چین می‌تواند از مسیر پایبندی به تعهدات محیط‌زیستی، در کنار کسب سود اقتصادی، قدرت نرم خود را نیز افزایش دهد.[۱]

جنبش‌هایطرفدارمحیط‌زیستومعترضانجهانی‌شدن‌نئولیبرالکهپس از معاهده پاریس و تعهد جهانی به ملاحظات محیط‌زیستیبهرضایتنسبیرسیدهبودنددوبارهغلیانخواهندکرد. درعمل،ده‌هامؤسسهتحقیقاتیکهمستقلیازیرمجموعهبرنامهتوسعهسازمانمللمتحدونهادهایمشابهدراتحادیهاروپاوآمریکایشمالیتاامروزمیلیون‌هادلاربرایموفقیتسیاست‌هایمحیط‌زیستیصرفکرده‌اند،میانشکستاینپروژه‌هایگران‌قیمت (ازجملهشرکت‌هایاتوموبیل‌سازیوموتورهایخورشیدیوصنایعوابستهبهانرژی‌هایپاک) یامتعهد نگاه داشتن سایر کشورهایی صنعتی باید یکی را انتخاب کنند. اگر تقلایسازمان‌هایمشابهدرایالات متحده به منظور تغییر تصمیم دولت آمریکا در بلندمدت ناموفق باشد، موج صنعتی مرتبط با تحقیقات و اختراعات صنایع پاک به اتحادیه اروپا و حتی چین منتقل خواهند شد و هزاران شغل دیگر را از ایالات متحده خارج خواهد کرد.

دونالد ترامپ و مشاورانش این بار نیز احتمالاً درباره برآورد هزینه و فایده تصمیمات خود دچار مشکل شده‌اند. این صورت دیگری از پوپولیسم است که جهان را ساده جلوه می‌دهد و با در نظر گرفتن فواید اقدامات – هر چند کوتاه‌مدت – درباره عواقب و هزینه‌های آن‌ها سکوت می‌کند. پی‌آمدهای این تصمیم می‌تواند از سطح مباحث محیط‌زیستی و اقتصادی نیز بسیار فراتر رود.

جهان البته بعد از تصمیم ترامپ شاهد صحنه زورآزمایی قدرت مسئولیت‌ناپذیر بی‌توجه به تغییرات اقلیمی و مقابله با آن از سوی جامعه مدنی در سطح ملی، و همبستگی‌های میان نیروهای اجتماعی و شاید نوعی جامعه مدنی جهانی نیز خواهد بود. بی‌گمان سال‌ها بحث درباره پی‌آمدهای اجتماعی، سیاسی و امنیتی تغییرات اقلیمی و خیزش آگاهی در سطوح ملی و بین‌المللی درباره محیط‌زیست، بازتاب‌هایی در عرصه اجتماعی کشورها و همبستگی‌های بین‌المللی برای مقابله با تغییر اقلیم داشته است. دونالد ترامپ و مشاورانش نه تنها درباره پی‌آمدهای اقتصادی و امنیتی شانه خالی کردن از تعهدات معاهده پاریس اشتباه کرده‌اند، بلکه تصمیمی نامتناسب با سطح آگاهی و همبستگی بین‌المللی جنبش‌های محیط‌زیستی و تغییرات ناشی از آن‌ها در نهادهای ملی و بین‌المللی اتخاذ کرده‌اند.

این تصمیم به همان اندازه که می‌تواند از سویی به افزایش قدرت نرم چین و سایر قدرت‌های متعهد به معاهده پاریس منجر شود، می‌تواند بر فرسایش قدرت نرم آمریکا در عرصه بین‌المللی و فرسایش سرمایه اجتماعی دولت آمریکا در داخل این کشور نیز منتهی شود.

از این گذشته،تصمیماخیر ترامپدوپیامدژئوپولتیکی مهمرا در پی دارد. اولآسیبزدنبهروندهمکاریچینوآمریکادرراستایایجادنظمجهانیجدیدوتوافق‌شدهمیاندوکشورودوم،تشدیدرقابت‌هاباروسیهدرقطبشمالکهاحتمالاً با پایبندی همه طرف‌ها به معاهده پاریس می‌توانست راحت‌تر کنترل شود. بی‌توجهی به تغییراتجویوذوبشدنیخچال‌هایطبیعی– بعد از تضعیف تعهدات معاهده پاریس – فرصتیبرایکشمکشایندوبرسرمنابعانرژیدرفلاتقارهواعماقاقیانوس‌هاییکهدیگرمنجمدنیستند،فراهممی‌کند. روسیهاگر بهایننتیجهبرسدکهروندتخریباکوسیستمقطبشمالادامهخواهدداشتباسرسختیبیشتریبهدنبالتملکمنابعوحوزهنفوذدرآنجاخواهد بودوممکناستبهاختلافاتبیشتربینروسیهوآمریکامنجرشود.

چین ممکن است که پشت پا زدن ایالات متحده به معاهده پاریس را نمونه ای از اعتمادناپذیری واشنگتن در مناسبات دوجانبه با پکن در زمینه ایجاد مقررات و محدودیت‌های متقابل در راستای ایجاد نظم نوین جهانی قلمداد کند و اگر عاقل‌تر باشد از این فرصت برای پیش بردن وجهه مسئولیت‌پذیری خود در مقایسه با ایالات متحده و ارتقای قدرت نَرم خود بهره ببرد. عقب‌نشینی آمریکا از منظر اتحادیه اروپا که بدون تردید در مباحثات محیط‌زیستی و مبارزه با صنایع آلوده‌کننده سرآمد است، دال دیگری بر تضعیف اتکاپذیری ایالات متحده در اداره امور بین‌المللی است.آمریکابااینتصمیم،برایحکمرانیجهانینالایق‌تروغیرقابلاعتمادترازهرزماندیگریارزیابیخواهدشد.

شاید به نظر برسد که ایراندرکوتاه‌مدتازاینمسئلهمتأثرنشودامادربلند‌مدتادامهروندگرمایشزمینوبی‌توجهیبهرژیم‌هایمربوطبهتغییراتجویخطریبرایامنیتمانیزمحسوبمی‌شود. ایران که بخش عمده سرزمین آن در کمربند نیمه‌خشک زمین واقع شده، هم‌اکنون و بر اثر حکمرانی محیط‌زیستی به غایت ناکارآمد در یکی از بدترین وضعیت‌ها از نظر مدیریت منابع آب و خاک در جهان قرار دارد و هر آینده افزایش میانگین دمای زمین به اندازه ۱.۵ تا ۲ درجه، اثر بسیار شدیدتری بر منابع آبی ایران باقی خواهد گذارد. نقشه‌های پیش‌بینی تهیه‌شده از افزایش دما در مناطق مرکزی ایران بر اثر تغییر اقلیم نشان می‌دهد در برخی مناطق تا دو برابر میانگین جهانی افزایش دما صورت خواهد گرفت و تغییرات الگوهای بارش اثرات مخربی بر سرزمین ایران باقی می‌گذارد. اثرات بر این اما در همین حد باقی نخواهد ماند.

کشورهایحاشیهاقیانوسهندبهویژهکشورهاییکهبخشعمده‌ایاززمین‌هایکشاورزیوتراکمجمعیتآن‌هادرکرانه‌هایاقیانوسجای گرفته، در معرض تهدیدات ناشی از تغییرات آب و هوایی قرار دارند. «خیزش آسیا» در اقتصاد جهانی اگر معنایی در برداشته باشد، نمی‌تواند بدون ملاحظه تأثیرات تغییر اقلیم بر زندگی میلیاردها انسان آسیب‌پذیر در آسیا که اغلب با نواقص حکمرانی و زیر خط فقر زندگی می‌کنند، تحلیل شود. سرنوشت خیزش آسیا در سایه تغییر اقلیم و تأثیراتی که بر مهاجرت‌های اجباری در منطقه خواهد داشت، هنوز به درستی بررسی نشده است.

دمای اقیانوس هند طی قرن گذشته حدود ۱.۲ درجه سانتیگراد گرم‌تر شده و این مقدار در مقایسه با ۰.۸ میانگین افزایش دمای جهانی، چشمگیر است. شمار فیتوپلانگتون‌ها بر اساس گزارش‌های معتبر در شصت سال گذشته به علت گرمای اقیانوس تا ۲۰ درصد کاهش یافته است و در قسمت های غربی اقیانوس این رقم تنها در ۱۶ سال اخیر به ۳۰ درصد می‌رسد. گسستن زنجیره غذایی مستقیماً معیشت میلیون‌ها نفر را در شبه‌قاره هند و آسیای جنوب شرقی تهدید می‌کند و دستکم استعداد وقوع بحران‌های انسانی را در کشورهایی که پیشتاز خیزش آسیا بوده‌اند، ایجاد می‌کند.جابه‌جایی‌هایجمعیتیبزرگبهطرفنواحی مرکزیسرزمین‌های دورازنواحیساحلیاست،شیوه‌هاوالگوهایتولیدرادراینکشورها (عمدتاًدرآسیایجنوبشرقیومنتهیالیهشرقیشبه‌قاره) تغییرخواهدداد. چونبخشزیادیازمحصولاتبرنججهاندرایننواحیتولیدمی‌شود،می‌توانیمتصور کنیمکهبحرانغذامهم‌تریننمادبرایفهمپیامدهایفروپاشیمعاهدهپاریسدر این کشورها خواهدبود.

مهاجرت‌هایبزرگدرآسیاییکهنزدیکبههفتاددرصدازجمعیتآندرشهرهایساحلیزندگیمی‌کنند،شاید موجتازه‌ایازپناهجویانرادرامتدادنوارساحلیآسیاجابه‌جاکند. اینموضوعتادویاسهدههآینده،نه تنها نقشه مقاصدتجاریایرانراتغییرخواهدداد بلکه ممکن است دستاویزی برای ایجاد وابستگی و مداخلات جدیدی از سوی قدرت‌های خارجی باشد که از «آپارتاید محیط‌زیستی» بهره می‌برند. موازنه‌های ژئوپولیتیک در قرن جدید و در عصر گرمایش زمین، میان آن دسته از قدرت‌های باظرفیت‌تری است که می‌توانند از سرزمین، منابع و شهروندان‌شان در برابر امواج بحران‌های محیط‌زیستیدفاع کنند و آن دسته از کشورهای کم‌ظرفیت‌تری است که فاقد این توانایی هستند.

ادامهتغییراتاقلیمیکهاکوسیستم‌هایمناطقرابرهممی‌ریزددریکیازپیامدهایشجنگبرسرمنابعآبشیرینرادرمناطقیکهباگرمایشزمینوادامهشیوه‌هاینادرستکشاورزیوبرداشتبی‌رویهازسفره‌هایآبزیرزمینیبهآخرینمرحلهازبحرانآبرسیده‌اند،اجتناب‌ناپذیرمی‌کند. شکستیکیازمهم‌ترینمعاهداتمرتبط با تغییر اقلیم،ممکناستباعثافزایشناامیدیدررسیدنبهنتایجمطلوبدرسایرمناطقازجملهدرآسیایغربی،آسیایجنوبیوآفریقاشود که دیر یا زود چاره‌ای جز آغاز مذاکرات محیط‌زیستی و همکاری‌های بین‌المللی برای غلبه بر آینده تیره و تارتر ندارند.

ما از آنجاییکه نمی‌توانیم آینده زیستگاه خود را به تصمیماتی گره بزنیم که دوام آن‌ها به سلیقه قدرت‌های صنعتی و مسئولیت‌ناپذیر وابسته است، اقدام ایالات متحده باید الهام‌بخش ما برای برداشتن گام‌های بزرگ‌تری به منظور حفظ بقا از طریق تقویت ایده‌ها، نهادها و رژیم‌های منطقه‌ای در راستای مقابله با بحران‌های محیط‌زیستی‌ای باشد که امنیت انسانی را به شکلی بی‌سابقه تهدید می‌کنند.

تصمیمآمریکافرصتیبرایگشایشهمکاری‌هایایرانوجامعهبین‌المللیبهاستثنایآمریکاستکهتعریفوسازمانبهتریبهنظمجهانیوبامراعاتویژگی‌هایجدیدازجملهامنیتمحیط‌زیستیببخشند.بدیهی است ایران در مقیاس منطقه‌ای می‌تواند مروج تقویت دیپلماسی محیط‌زیستی برای غلبه بر بحران‌های منطقه‌ای در این زمینه باشد. مابایدبامشاهدهچشم‌اندازبدترشدنتغییراتآبوهواییوتأثیراتناحیه‌ایآنجدی‌ترازقبلبهمسئله «دیپلماسیمحیط‌زیستی»بیاندیشیمواینموضوعراباکشورهایمنطقهوفراترازآنباکشورهایکرانهاقیانوسهندبه صورتهمایش‌ها و نشست‌هایمشترکبهاشتراکبگذاریم.این مهم می‌تواند در قالب تلاش برای همکاری فناورانه نیز با جدیت دنبال شود. این مهم زمانی فرصت بیشتری برای قرار گرفتن در دستور کار سیاست ملی پیدا می‌کند که برنامه رئیس‌جمهور برای دولت دوازدهم نشان می‌دهد که دولت قصد دارد از طریق سرمایه‌گذاری در زمینه بهبود کیفیت محیط‌زیستی، ضمن ارتقای بهره‌وری، ایجاد شغل از طریق سیاست‌ها و اقدامات محیط‌زیستی را نیز محقق سازد.

جمهوری اسلامی ایران با تضعیفرژیمکنترلتغییراتاقلیمیوپیامدهاییکهبایددردهه‌هایآتی در انتظارشان باشیم،باید تصمیم بگیرد که می‌خواهد در این تضعیفسهیم شود یا راه‌حل‌های مبتکرانه‌ای فارغ از رخدادهای دنیای صنعتی در پیش بگیرد و امنیت ملی را فراتر از مرزهای خود در قالب‌ مفاهیم محیط‌زیستی و همکاری بین‌المللی بر محور آن تعریف کرده و ارتقا بخشد. سرشت بحران‌های محیط‌زیستی، مفهوم امنیت ملی محصور در مرزهای سرزمینی را به چالش می‌کشد. دیپلماسی محیط‌زیستی که مسئولیت مذاکرات و برقراری نهادها و رژیم‌های محیط‌زیستی مناسب را بر عهده دارد باید حداقل مقیاس عمل خود را به مناطقی که از خصوصیات کم و بیش مشابه اکولوژیکی برخوردارند، ارتقا ببخشد. مناطقی که بدین ترتیب مستحکم و پایدار شده باشند تنها مراجع قابل اعتماد برای جستجوی امنیت ملی در مواجهه با چالش‌های محیط‌زیستی هستند.

دیپلماسیمحیط‌زیستی مادر سال‌های آینده می‌تواندچنددستورکاربزرگراتعقیبکند. اول،تعاملباکشورهایصنعتیبهمنظورمشارکتدرگفت‌وگویبین‌المللیدربارهآیندهزمینوحمایتازهنجارهایجهانیکهمحیط‌زیسترابهگفتمانوهنجارمشترکانسانیتبدیلمی‌کند. این دستور کار با توجه به این‌که ایران جزء ده کشور مولد بیشترین گازهای گلخانه‌ای است، می‌تواند معنادار باشد. دوم، زمینه‌سازی برای دنبال کردن سیاست اقتصادی درون‌زا و برون‌گرایی که همکاری فناورانه برای بهبود توانمندی کشور در مقابله با تغییرات اقلیمی را هدف خود قرار دهد. سوم،پیگیریسلسله‌ایازسیاست‌هایدوراندیشانهمنطقه‌ایکهآیندهتاثیراتمرتبطباتغییراتاقلیمیراپیش‌بینیکردهوراه‌حل‌هایمعقولیراازطریقهمکاریمشترکعلمیوسیاست‌گذاریبرایاجتنابازتحققفاجعه‌هایانسانیخصوصاًدرتلاقی‌گاه اقیانوس هند و خشکی های اوراسیا پیشنهادمی‌دهدومسیرتحققاینراه‌حل‌هابهسمتسیاست‌گذاری‌هایعملیراهموارمی‌کند. بدونوجودایده‌ها،نهادهاورژیم‌هایبین‌المللیمنطقه‌ایکهازکلیتمناطقاطرافمادربرابرتغییراتمحیط‌زیستیحفاظتکند،امنیتملیایرانتضعیف خواهد شد. اینمهم‌ترینپیامبه چالش گرفتنمعاهدهپاریسبرایجمهوری اسلامی ایرانبعدازتصمیمایالات متحده است.

[۱]. http://softpower30.portland-communications.com/ranking/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *