✅ کتاب «نقش دولت در جهان در حال تحول» یکی از آثار مهمی که بانک جهانی درباره تجربه توسعه در جهان منتشر کرد در ایران زیاد خوانده نشد. این کتاب سال ۱۳۷۸ اولین بار منتشر شد، زمانی که تب جامعه مدنی داغ بود و در اوج هیجانات سیاسی کسی مباحث مربوط به دولت را تحویل نمیگرفت. ناشر آن هم مؤسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی بود و مثل کار بقیه ناشران دولتی، کتاب دیده نشد. کل کتاب خواندنی است و بخشهای مهمی از دردهای توسعه ما را میتوان در آن یافت. دو فصل پایانی آن تحت عنوان «چالش شروع اصلاحات و تداوم آن» و «دستور کار برای تغییر و تحول» نیز نسبتاً کوتاه اما پرمغز است.
✅ وضعیت جامعه امروز ایران را میتوان «مقاومت در برابر اصلاحات» تعریف کرد. اصلاحات نه به معنای دورهای متناظر با دولتهای سیدمحمد خاتمی، بلکه کلیت مقوله اصلاح حکمرانی و نظام اقتصادی-سیاسی در ایران مد نظر است. این کتاب سه دسته توصیه برای طالبان اصلاحات دارد.
✅ توصیه اول. «روزنههای فرصت برای اصلاحات را بازتر کنید. فرصتها معمولاً در آن ایامی فراهمتر هستند که قواعد معمول بازی به دلایلی هر چند موقت رعایت میشوند. اصلاحات اساسی در واکنش به این موارد انجام میگیرد: تهدید خارجی، بحرانهای اقتصادی یا در طی دوره به اصطلاح ماه عسل روی کار آمدن دولت جدید یعنی زمانی که کارگزارانی که منافعشان با نظام پیشین گره خورده، کنار گذاشته میشوند.»
✅ توصیه دوم. «به شرط تأمین چنین فرصتی، اصلاحگران میتوانند با اتخاذ راهبردی که موانع احتمالی را میشناسد و سعی در کاهش آن موانع میکند بهترین استفاده را از فرصت فراهمشده بنمایند. طراحی و زمانبندی تاکتیکگونه اصلاحات به ایجاد وفاق همگانی در طرفداری از اصلاحات کمک میکند.»
✅ توصیه سوم. «گشایش به ندرت از طریق شانس و تصادف حادث میشود. موفقیت اصلاحات در صورتی تضمین میشود که هدایت آن بر عهده رهبرانی باشد که دیدگاه روشنی نسبت به میسر حرکت آینده کشور دارند و عزمی راسخ و فراگیرندهی آحاد جامعه را برای جامه عمل پوشاندن به آن دیدگاه نیز داشته باشند.» این سه توصیه و البته بقیه فصول کتاب، محصول بررسیهای تجربی بسیار در کشورهای مختلف جهان است. حرفم این است که به عوض ناامیدی میتوانیم هر سه توصیه را در دستور کار قرار دهیم.
✅ اول، معتقدیم وضعیت اقتصادی نامناسب است، تهدید خارجی هم در دوران ترامپ هست، و عناصر دولتهای نهم و دهم هم که خسارات بسیار وارد کردند در صحنه نیستند. بسیاری از رقبای سیاسی هم ضرورت اصلاحات را پذیرفتهاند (نگاه کنید به سخنان اخیر محمدرضا باهنر). این یعنی روزنه فرصتها باز است. گوشها در ایام بحران و سختی بیشتر شنوا میشوند و راهکارها خریدارهای بهتری پیدا میکنند.
✅ دوم، پاول پیرسون در کتاب «سیاست در بستر زمان» (ترجمه محمد فاضلی، نشر نی، ۱۳۹۳) نشان میدهد که زمانبندی در عرصه سیاست، جامعه و اقتصاد تا چه اندازه مهم است. اکنون باید تاکتیکهایی برای زمانبندی اصلاحات در اموری نظیر ارز، مالیات، آب، خاک، کشاورزی، قراردادهای خارجی، آموزش و پرورش و سایر عرصهها داشت.
✅ نکته سوم شاید از همه مهمتر است. اصلاحطلبان یا اصلاحگران باید طرحهای روشن و چشمانداز تعریفشده برای هدایت جامعه داشته باشند. ایدهای که توأمان اصلاحات و موانع آنرا لحاظ کرده باشد.
✅ وقت است بپرسیم طرحهای مکتوب، نقدشده، محکخورده و حسابشده ما برای اصلاح نظام مالیاتی، بهداشت و درمان، آموزش عالی و … کجاست؟ چه کسانی آنها را طراحی کردهاند؟ کجا تأیید شدهاند؟ و رهبران اصلاحات واقعی کجا این طرحها را آموختهاند، درونی کردهاند و به آنها پایبند شدهاند؟
✅ دیروز رئیسجمهور حسن روحانی – صرفنظر از کیفیت مصاحبه مطبوعاتیاش – حرف مهمی بیان کرده است. او صریح از گفتوگوی ملی درباره مسائل کشور دفاع کرده است. اصلاحگران دلسوز و متعهد به سرنوشت این گربه روی نقشه، طرحهایشان برای آغاز گفتوگو کجاست؟
✅ نسلهای جوانتر، مطالبهگران و تاریخ به زودی از هر مدعی ناراضی و نقّاد، از هر کسی که داعیه دارد قادر است مشکلی را حل کند، میپرسد طرح و برنامهات کو؟ تاکتیک و زمانبندی تو چیست؟ غیر از نق زدن کار دیگری هم بلدی؟ ایدههایت را نوشتهای؟ آیا از آنها مدل ساختهای؟ یا فقط جواب میدهی: «قدرت را بدهید تا بررسی کنم چه باید کرد؟»
✅ نقّاد باشیم اما به همان اندازه طرحهایی سنجیده روی میز داشته باشیم تا آنگاه که فرصت فراهم شد یا پرسیدند ایده شما چیست، نگوییم حالا برویم بررسی کنیم چه باید کرد. آن کس که مشقش را خوب بنویسد، روزی به دیگران دیکته خواهد گفت. کتاب نقش دولت در جهان در حال تحول را بخوانید و لذت ببرید.