گیاهی ترین گیاهی ترین AnzanDigital فروشگاه
خانه / جامعه شناسی / توسعه / اجماع ملی نباشد، شیب افول ایران تند می‌شود

اجماع ملی نباشد، شیب افول ایران تند می‌شود

من و مرتضی گلپور درباره مسائل جامعه ایران گفت‌وگو کردیم و حاصل آن در روزنامه ایران دوم مرداد هزار و سیصد و نود و شش با عنوان «اجماع ملی نباشد، شیب افول ایران تند می‌شود» در سه هزار کلمه منتشر شده است. اصل گفت‌وگو را می‌توانید در این لینک (https://goo.gl/uv4frQ) بخوانید، اما خلاصه هشتصد کلمه‌ای آن به این شرح است.
✅ همه بحران‌ها با هم از راه می‌رسند، بحران‌هایی چون مشکلات بانک‌ها، محیط ‌زیست، ورشکستگی آبی، فرسایش خاک، از بین رفتن تنوع زیستی، تغییر اقلیم، ورود نیروی بازار کار بیش از ظرفیت اشتغالزایی کشور، پایین بودن ظرفیت دولت و ناکارآمدی شدید نهادهای فرهنگی مانند آموزش عالی و آموزش و پرورش که نمی‌توانند مهارت و دانش مؤثر را بازتولید کنند.
✅ از سطح پایینی از دانش برخورداریم تا بتوانیم راه‌ حل‌ها را پیدا کنیم و ظرفیت دولت هم برای اجرای راهکارهای موجود یا مطلوب نیز کم است. ظرفیت‌های سیاسی جامعه برای اجماع‌سازی، گفت‌وگو و سیاست‌های دارای ثبات هم پایین است. تغییر سیاست‌ها با تغییر دولت‌ها نشان می‌دهد که ما در اهداف اجماع نداریم و نمی‌دانیم که در حوزه سیاسی اهداف کلی چیست. ما با یک سیستم فاقد دکترین یا ناتوان از تصریح دکترین‌ها مواجه هستیم.
✅ آنچه شاهد آن هستیم، مناقشه‌های سیاسی است. این مناقشه‌ها به این معنی است که سیستم نتوانسته است میان شیوه‌های تأمین منافع افراد، گروه‌ها و اهدافی که نظام ملی باید به سمت آن حرکت کند، سازگاری ایجاد کند. گروه‌ها و افراد منافع خود را دنبال می‌کنند و در تعارض منافع این گروه‌ها، آنچه از دست می‌رود، اهدافی است که کل سیستم باید به آن برسد.
✅ آدم‌هایی را می‌شناسیم که در دوران اصلاحات وزیر و معاون وزیر بودند و بار دیگر در دولت آقای روحانی هم مسئولیت گرفتند. اما در سال ۹۲ کار خود را به همان گونه‌ای آغاز کردند که در سال ۷۶ آغاز کرده بودند. انگار نه انگار که در ۱۶ سال ایران و جهان تغییر کرده است. احساس می‌کنم در این سیستم گردش نخبگانی، اصلاً گردش ایده‌ها و حرکت ایده‌های جدید رخ نمی‌دهد.
✅ من معتقد نیستم دانشگاه – بالاخص در علوم مرتبط با حکمرانی- دارد کار مهمی انجام می‌دهد که دولت از آن بی‌بهره است و دانشگاه هم البته می‌تواند بگوید مگر نظام سیاستگذاری شرایط کار مهم و اثرگذار انجام دادن را فراهم کرده است که اثرگذاری مطالبه شود.
✅ ساخت سیاست‌گذاری عمومی نه شفاف و نه مشارکتی است. شفاف نیست چون مسیرهای سیاستگذاری اغلب مبتنی بر لابی و فقدان بنیان‌های علمی است. یک صفحه سند پشتیبان برای بسیاری از قوانین و مصوبات حتی موجود نیست و تنها در جریان مذاکرات ذی‌نفعان و بروکرات‌های دولتی و غیردولتی بالا و پایین می‌شوند.
✅ اگر دولتی با ایده‌های سیاستی منسجم، با آدم‌هایی با پیشینه‌های مشخص و متعهد به اهداف سیاستی معطوف به توسعه پایدار در عرصه سیاستگذاری حاضر شده باشند، از آنجایی که اهداف مشخصی دارند، خواهند توانست در سطح سیاسی و سیاستی اجماع‌سازی کنند. … اما اکنون نمی‌دانیم که اجماع‌سازی باید حول چه هدفی باشد. وقتی شما نمی‌دانید اساساً می‌خواهید حول چه موضوعی اجماع کنید، می‌خواهید چه اجماعی بسازید؟
✅ سه گزینه پیش روی کشورهاست؛ برخی کشورها در حال ارتقا هستند یعنی دائم دانش، توانمندی، رفاه و ثروت جدید خلق می‌کنند. اما برخی کشورها تنها می‌توانند تلاش کنند بقا داشته باشند و اجازه ندهند وضع بدتر شود؛ درجا می‌زنند. کشورهایی چون ما هم هستند که دچار افول هستند، اما گاهی افول مستقیم و شدیدتر است و گاهی با شیب کمتر واقع می‌شود. من فکر می‌کنم در جابه‌جایی دولت‌ها در ایران، بحث بر سر میزان شیب افول است. بعضی دولت‌ها مانند دولت‌های نهم و دهم شیب افول تندی را بر جامعه تحمیل کرده‌اند و برخی دیگرمانند دولت اصلاحات یا اعتدال، شیب افول را کم کرده و در برخی امور بهبودهایی ایجاد کرده‌اند.
✅ گاهی نظیر آنچه در برجام تا حدودی نشان داده شد، مسأله هماهنگی حل می‌شود، اما وقتی مشاهده می‌کنید که در مسائلی نظیر محیط‌ زیست، آب، اصلاحات بانکی، نظام بازنشستگی، شفافیت و فساد اداری، یا اصلاحات در حکمرانی شرکتی شرکت‌های دولتی اتفاق خاصی نمی‌افتد و تصمیم سختی گرفته نمی‌شود، ناامیدی به سراغ آدم می‌آید. گویی اجماع لازم برای تصمیم سخت و اجرای آن هرگز حاصل نمی‌شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *